اندیشـکده موعـود

اندیشـکده موعـود
تحلیل و بررسی سینمای غرب
قالب وبلاگ

می‏ توان گفت سیزدهمین ساخته‏‏ استودیوی مشهور پیکسار اولین اثر این کمپانی است که خط اصلی داستان آن حول و حوش جنس مونث می‏ گردد و قهرمانان آن دو زن از دو نسل متفاوت هستند که رابطه‏ آنها داستان فیلم را رقم می ‏زند. همچنین پیکسار برای آنکه فضای زنانه‏ فیلم و رابطه‏ قهرمانانش به خوبی از کار درآید برای اولین بار کارگردانی یکی از آثار خود را به یک کارگردان زن سپرده است. این فیلم به خاطر داستان گیرا و جدیدش در زمان اکران تحسین منتقدان را برانگیخت و فروش بسیار بالایی هم داشت.

گوشه ‏ای از داستان

داستان فیلم در قرن دهم میلادی در کشور اسکاتلند رخ می‏دهد. پادشاهی به نام فرگوس و همسرش ملکه الینور زندگی خوب و خوشی را سپری می کنند. پادشاه و ملکه دختری به نام مریدا دارند که در حال تربیت او به عنوان ملکه‏ آینده‏ کشور هستند. اما مریدا برخلاف آموزه های مادرش، اعتقادی به رفتارهای سلطنتی و رسمی ندارد و به جای آن دوست دارد تا تیراندازی و سوارکاری را بیاموزد! همین اختلافات سبب می شود تا رابطه مریدا با خانواده‏ اش دچار فراز و نشیب های فراوانی شود. اما مشکل اصلی زمانی به سراغ مریدا می آید که خانواده اش تصمیم می گیرند او را به ازدواج مردی درآورند، ازینرو ملکه از مریدا می‏ خواهد که از بین سه نفر از اشراف زادگان یکی را برای همسری خود برگزیند. ولی مریدا از زیر بار این انتخاب شانه خالی کرده و برخلاف خواسته‏ خانواده‏اش از این ازدواج سرباز می‏زند. پس ازین اتفاق و مشاجره‏ هایی که میان مریدا و مادرش صورت می‏گیرد، مریدا با عصبانیت از قصر خارج شده و به سوی جنگل می ‏رود که در راه گوی‏ های آبی رنگی او را به سمت کلبه‏ یک جادوگر هدایت می‏کنند. مریدا از جادوگر می‏خواهد جادویی انجام دهد تا مادرش به او و کارهایش خرده نگیرد اما جادوگر ملکه را تبدیل به خرسی سیاه می‏کند که مردم آن منطقه از آن نفرت دارند و...

اختیار یا جادو؟

نکته‏ اصلی که فیلم به آن اشاره دارد بحث اختیار و آزادی است. می‏توان مریدا را نماد مدرنیته در نظر گرفت که می‏خواهد در برابر آداب و رسوم و سنتها ایستاده و خودش عنان زندگی خودش را به دست گیرد. او حاضر نیست به قیمت پایبندی به اصول؛ علایق خودش را نادیده بگیرد و از همین روست که "شجاع" نامیده می‏شود. این تعریف از آزادی بدون شک همان تعریفی است که جامعه‏ی امروز غرب بنیان آن را نهاده و به دنبال بسط و گسترش آن در سرتاسر جهان است.

تعریفی غلط از آزادی که در آن به شخص این اجازه داده می‏شود برای رسیدن به امیال خود به تمام اصول و ارزشها پشت پا زده و تنها به خود بیندیشد. در این انیمیشن ما شاهد آن هستیم که مریدا به عنوان نماد نسل جدید به تمام آداب و رسوم پشت پا می‏زند و تا آنجا پیش می‏رود که ازدواج را به عنوان سدی در برابر آزادی خویش می‏بیند و در پی عبور ازین سد برمی‏آید. برای او رسیدن به آرزوهایش آنچنان در اولویت قرار دارد که حاضر می‏شود روی به جادو آورده و عزیزترین کسانش را مسخ کند. شاید در نگاه اول اینگونه به نظر برسد که مریدا پس از آنکه توسط جادو مادرش را به خرس تبدیل می‏کند به مادرش نزدیکتر شده و مشکلاتش با او پایان می‏یابد اما در نهایت داستان فیلم به گونه‏ای پیش می‏رود که مادر مریدا حق را به او داده و خانواده‏ی مریدا نیز حاضر می‏شوند آداب و رسومشان را به خاطر آزادی دخترشان زیر پا بگذارند.

اما نکته‏ جالبی که در این انیمیشن وجود دارد که به نوعی طنز داستان نیز محسوب می‏شود آن است که مریدا که در سرتاسر قصه دم از آزادی و اختیار می‏زند در نهایت برای تغییر سرنوشتش، نه به تواناییهای خویش؛ بلکه به سحر و جادو متوسل می‏شود و در نهایت نیز از همین مسیر موفق به متقاعد کردن خانواده‏اش برای زیر پا نهادن سنتها می‏شود!

 

плакат фильма биллборды Храбрая сердцем

تقابل دو نسل

داستان Brave ، قصه‏ تقابل دو نسل است. یکی نسلی که ارزشها و سنتها برایشان در اولویت قرار داشته است و دیگری نسل جدید که رسیدن به آزادی را ایده ‏آل خویش می‏ دانند. بدون تردید تعریفی از آزادی که غرب در چند سال اخیر به دنبال گسترش آن، به خصوص در کشورهای جهان سوم است و نمونه‏ی آن را در بسیاری از در فیلمها و سریالهای آمریکایی می‏توان مشاهده کرد، بیشتر از آنکه تعریفی از آزادی باشد نمونه‏ی بارز بی‏بندوباری و بی‏قیدی است که می‏توان امروزه به خوبی آن را در جوامع غربی مشاهده کرد.
اما تقابل دو نسل را در این انیمیشن در جای دیگری نیز می‏توان مشاهده کرد. بدون شک بسیاری از انیمیشنهای ماندگار سینما انیمیشنهای دوبعدی هستند که توسط کمپانی والت دیزنی ساخته شده‏اند. انیمیشنهایی که بسیاری از کودکان نسلهای گذشته با آن خاطرات زیادی دارند. دو اثر مهم و ماندگار والت دیزنی انیمیشنهای سفیدبرفی و هفت کوتوله (1937) و سیندرلا (1950) هستند که بی تردید مهمترین انیمیشنهای دخترانه‏ی تاریخ سینمای پویا نمایی می‏باشند. اگر به مقایسه‏ی این دو اثر با انیمیشن Brave بپردازیم به نکات قابل توجهی خواهیم رسید که ذکر آنها در اینجا خالی از لطف نیست.

همانطور که احتمالا افراد بسیاری از آن مطلعند جامعه‏ آمریکا در قرن نوزده و همچنین تا نیمه‏ های قرن بیستم جامعه‏ ای مذهبی بوده که مردمان آن بیش از جوامع اروپایی به تعلیمات دین مسیح پایبند بوده ‏اند. سیر نزول فرهنگی خودخواسته‏ جامعه‏ آمریکا را می‏ توان از پایان جنگ جهانی دوم مشاهده کرد که به تدریج فرهنگ آزادی یا همان بی‏ قیدی توسط سردمداران آمریکایی جایگزین مذهب شد که امروزه این موضوع در این کشور به نقطه‏ اوج خود رسیده است.

حال اگر با این دید به دو انیمیشن مذکور نگاه کنیم و به مقایسه‏ آن با آخرین اثر کمپانی پیکسار بپردازیم به عینه این سیر تغییرات را مشاهده خواهیم کرد. در انیمیشن های سیندرلا و سفید برفی، شخصیتهای مونث داستان زنانی هستند با ویژگیهای تماما زنانه که زن بودن خود را پذیرفته و به دنبال یک زندگی آرمانی در کنار همسر دلخواهشان هستند. اما در دهه‏ دوم قرن بیست و یک، قهرمان یک انیمیشن سه بعدی هالیوودی دختریست که زن بودن خویش را مایه سلب آزادیش می ‏داند و دائما درصدد کسب حقوق برابر و آزادی بیشتر است! اگر روزگاری در قصه‏های هالیوودی شخصیتهای منفی داستان، قهرمانان معصوم را با جادو مسموم می‏کردند، امروزه قهرمان جوان داستان برای رسیدن به بی‏قیدی حاضر به جادو کردن مادر خویش می‏شود و داستان به گونه‏ ای روایت می‏ شود که او را تبرئه کرده و حق را به وی می‏دهد.

باز هم جادوی تکنولوژی

Brave از لحاظ گرافیکی مانند اغلب انیمیشنهای پیکسار چشم نواز است. اما در مقایسه با آثار قبلی پیکسار از لحاظ بصری تیره تر و پیچیده ‏تر است. این پیچیدگی در تک تک عناصر فیلم از نمایش دقیق و پر از جزئیات صخره‏های رشته کوه هایلند گرفته تا تار موهای مواج و سرخ رنگ مریدا که هر کدام تک به تک رندر شده‏ اند، به چشم می‏آید. همچنین از دیگر نقاط قوت این انیمیشن می‏توان به موسیقی زیبای آن اشاره کرد که برگرفته از موسیقی محلی اسکاتلند می‏ باشد و به خوبی حال و هوای تاریخی فیلم را به مخاطب القا می‏ کند. همه‏ اینها به علاوه‏ داستان هدف دار این انیمیشن باعث می‏ شود که شجاع را یکی از شانسه ای اصلی بردن جوایز سینمایی امسال به خصوص اسکار بهترین انیمیشن سال بدانیم.

در نهایت می‏ توان گفت کوتاهترین انیمیشن بلند پیکسار تا حدود زیادی توانست خاطره‏ تلخ ماشینهای ‏2 را از ذهن دوستاران این کمپانی پرطرفدار پاک کرده و نشان دهد که هنوز خلاقیت نزد انیماتورهای این کمپانی زنده است.


[ پنج شنبه 9 آذر 1391 ] [ 11:2 ] [ امیر حسین دستان ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به این وبلاگ خوش آمدید.
نويسندگان
آرشيو مطالب
آبان 1394
مرداد 1394 خرداد 1394 ارديبهشت 1394 اسفند 1393 آذر 1393 مهر 1393 شهريور 1393 بهمن 1392 شهريور 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 تير 1390 خرداد 1390 آذر 1389
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 116
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

<

لوگوی وبلاگ

اندیشکده موعود

social code
ایران رمان